روابط عمومی وجامعه

روابط عمومی وجامعه

روابط عمومی وجامعه ایران
روابط عمومی وجامعه

روابط عمومی وجامعه

روابط عمومی وجامعه ایران

تاثیرات اجتماعی –فرهنگی سینما بر جامعه بخش(آخر)

در سینمای اجتماعی، نقش قوانین قابل محاسبه، نقشی است جدی؛
 نمی‌‌توان قهرمانی را به حرکت درآورد و از او کنش گرفت، اما از درون کوچک‌ترین
 قوانین او را عبور نداد. حتی در آثار سینمای اجتماعی فیلمسازی مثل
 «مسعود کیمیایی»، با آن‌که قواعد خودش را دارد، باز هم اصول اجتماعی
 حاکم است و در کشاکش رعایت و عدم رعایت آن‌ها روایت به جلو هدایت می‌شود.
 به هر حال، اجتماع، زمانی مجموعه‌یی پیوسته و سازمان‌یافته شمرده می‌شود
 که هر عنصر آن، کارکرد معقول و طبیعی خود را در کنار دیگر عناصر بروز دهد.
در سینمای اجتماعی نمی‌توان به شکلی صریح، هنجارهای عرضی و حتی قراردادی
 را که از ریشه‌های فرهنگی برخوردارند، نقض کرد. اگر چنین شود، به علت آن‌که
 موجب اختلال ذهنی تماشاگر می‌گردد، ناخواسته نیرویی منفی را در برابر خود
 پدید می‌آورد.سینمای اجتماعی مجبور است در زمان حال حرکت کند؛
 رویدادهای زندگی تماشاگران در جایی آرشیو نمی‌شوند و تماشاگر به
 مفهوم عام، کم‌تر به گذشته رجوع می‌کند، بنابراین نمی‌توان در گذشته
 سیر کرد. پیش‌تر هم گفته شد که نمی‌توان به صراحت درباره‌ی آینده نیز
 در این گونه‌ی سینمایی روایت‌پردازی کرد، اما زمان حال نیز به مفهوم سال 
و ماه اکران فیلم نیست.رویدادهای اجتماعی، عمر کوتاه ندارند و می‌توان
 با ظرافت به آن‌ها تمسک جست و داستان ‌پردازی کرد. اگر یک فیلم اجتماعی
 بتواند به موضوعی توجه کند که ذهن مخاطبان را درگیر کرده و آن‌ها را احاطه
 نماید، در صورت پردازش درست، حتی تماشاگری را که بدان روایت علاقه‌یی
 نشان نمی‌دهد را جذب خواهد کرد.
سینمای اجتماعی باید به تضادها و تناقض‌های درون اجتماع نگاه درست داشته باشد.
 قرار دادن این تضادها و تناقض‌ها در مقابل هم و خلق روایتی طبیعی، از
 نخستین کارهای سینماگر اجتماعی است.
اگر «آژانس شیشه‌یی» بازتاب بسیار می‌یابد، به علت طرح نقطه ‌نظرات متفاوت
 اقشار مردم در برابر قهرمانانی است که استدلال‌های مختلفی دارند. در چنین
 روایتی، همه گونه تماشاگری به صورت طبیعی دعوت دارد.

بدیهی است که در سینمای اجتماعی، هنجارهای اجتماعی نیز باید تأیید شوند
 و خرده گرفتن و نقد بعضی هنجارها باید به گونه‌یی باشد که اصول اخلاقی و انسانی
 خدشه‌دار نشود.
نمی‌توان با یک اثر اجتماعی، اغتشاشاتی در ذهن تماشاگر ایجاد کرد؛
 حتی اگر هنجارهایی در سطح اجتماع بسیار کم ‌رنگ شده و ناهنجاری‌هایی
 دیده می‌شود ، باز هم اثر اجتماعی نباید سلامت هنجاری را فراموش کند .
برای نمونه، نمی‌توان به پدیده‌ی « زن‌بارگی» پرداخت و آن‌گاه در سیر روایت ،
 وقتی شخصیت منفی فیلم در برابر هنجار قانون قرار گرفت ، در قانون نیز 
ایجاد شک کرد . فراموش نکرده‌ایم که در فیلمی، قهرمان داستان پیرو تصور
 باطل خود، به کشتن زنان فاسد می‌پرداخت و هنگامی که گرفتار شد و دریافت
 که همسرش خیانت نکرده بود، به پلیس گفت که: «تو خودت خیلی مطمئنی 
که در غیاب تو، همسرت رفتار سالمی دارد» ؟
نمی‌توان در این سینما ، به همین راحتی، در باور عمومی اجتماع خدشه ایجاد کرد ،
 هر چه ‌قدر هم که علاقه‌مند باشیم مثلاً نسبت به موضوع و معضل زنان فاسد
 و مردان زن‌باره توجه ایجاد کنیم و رفع معضل آن‌ها را در روایت خود خواستار شویم .

سینمای اجتماعی نمی‌تواند به صراحت در برابر تماشاگر ، بعضی موضوعات را بکوبد .
 هنر روایت‌پردازی در این‌جا به کار می‌آید تا سخت‌ترین و ناهنجارترین روایت اجتماعی،
 با زبان هنری بیان شود و ذهن تماشاگر را درگیر کند.
برای این گونه روایت‌پردازی، « نوبت عاشقی» را هم می‌توان مثال آورد که با روایت 
موضوع خیانت از سه منظر، حتی در صحت اقدام قاضی شبهه ایجاد کرد و عدم
 قطعیتی را جاری ساخت. این نوع روایت‌پردازی در سینمای اجتماعی،
 هیچ‌گاه توفیق پیدا نمی‌کند.سینمای اجتماعی، سینمای پیچیده‌گفتن 
                                                          ادمه مطلب زیرکلیک کنید

                             و مغلق‌نمایی نیست؛ سینمای ساده‌گفتن از روابط اجتماعی است. سینمای اجتماعی با انسانی سروکار دارد که علاوه بر شخصیت حقیقی، شخصیت حقوقی هم می‌یابد، بنابراین علاوه بر روانشناسی، نیازمند جامعه‌شناسی است.
سینماگر اجتماعی نمی‌تواند در اجتماع حاضر نباشد؛ نمی‌تواند در گوشه‌‌های شخصی خویش پناه گرفته و داستان‌پردازی کند . روایت این سینما ، از درون روابط جاری اجتماع گرفته شده و تنها تمایزش با آن‌چه که در واقعیت دیده می‌شود ، می‌تواند در نگرش روایت‌پردازانه‌ی سینماگر باشد .
درباره‌ی سینمای اجتماعی ایران، دیدگاه‌های متفاوتی ابراز می‌شود؛ گروهی موافق و گروهی مخالف . گاه از نظرگاه تخصصی و هنری حرف زده می‌شود و اثری را در امتداد دیگر آثار سینماگرش تحلیل می‌‌کنند ، گاه از منظر روایت‌پردازی سخن می‌گویند و گاه به بازتاب اقتصادی که از تماشاگر گرفته شده است می‌پردازند.
معمولاً مخاطب در این گونه‌ی سینمایی که داستان از او گرفته شده و پس از فرآوری به خودش عودت داده می‌شود، کم‌تر مورد نظر است و چنان‌چه بازی رقمی هم شروع شود ، به آمارهای فروش بلیت استناد می‌کنند.
کم‌تر سینماگری پیدا می‌شود که جرأت داشته باشد و درصد اشغال ظرفیت‌های سالن‌های نمایش فیلم موصوف را اعلام کند تا مشخص شود که تماشاگر از منظری دیگر هم بازتابش دریافت شده است.

بسیاری از آثار سینمایی که در سال‌های اخیر تولید شده، پاسخ مساعدی از تماشاگر نگرفته‌اند؛ در این باره ، هر ‌گونه تحلیلی صورت می‌گیرد ، از برخورد با مناسبت‌های تقویمی گرفته تا نارسایی تبلیغ، اما کم‌تر شنیده می‌شود که زمان اکران فیلم را با اجتماعی واقعی بسنجند و در این ارتباط به تحلیل بنشینند؛ البته رفتار سینمای ما این گونه می‌نماید که نیازمند این نیست که به این بعد رفتاری اجتماع توجه کند.
سینمای ما در هزارتوی صنفی، هیاهوی دسته‌بندی‌شده‌ی رسانه‌ها و پول‌هایی که از دولت گرفته، احساس نمی‌کند که باید آمار تماشاگران خود را بالاتر ببرد؛ حتی از منظر اقتصادی، به علت ایجاد حریم‌های مطمئن، کم‌تر پیش آمده که موضوع تماشاگر و همراهی او با روایت مطرح باشد.
سینمای ما از نظر اقتصادی هم بلندپرواز نیست. سینماگران ما حتی حرص مال دنیا را هم ندارند که اگر می‌داشتند، با لحاظ کردن سودجویی اقتصادی در وجه مثبت و کسب درآمد بیش‌تر، هم اجتماع موجود را جلب می‌کردند و هم از مرزها می‌گذشتند.

سینمای اجتماعیِ فعلی در برخورد با تماشاگر، ناهماهنگی‌های بسیاری دارد، ناهماهنگی‌هایی که همچون نیرویی منفی، شعله‌ی فیلم را رو به افول می‌برد.
عمده‌ی این تقابل منفی، به عدم همراهی روایت سینمایی با روایت اجتماعی مربوط است . انسان موجودی اجتماعی است و در مسیر زندگی با تنوع رویدادها روبه‌روست ، اما نگرش سینماگران ما عمدتاً محدود به عناوین و مقولات خاصی است . توجه به روایت‌های دختر و پسری و کسب ثروت بیش‌تر، که معمولاً قهرمانان عاشق ‌پیشه را برای ازدواج به دام یک کشمکش می‌اندازد ، ساده‌ترینِ این گونه روایت‌هاست.
اما باید توجه داشت که همه‌ی زندگی، دختران و پسران مجرد نیستند؛ همه‌ی زندگی، ازدواج نیست؛ همه‌ی زندگی، کمبود مالی نیست. افق دید سینماگر اجتماعی باید اجتماع را با تمام افرادش و در همه‌ی سنین و رویدادها ببیند . وقتی می‌گوییم اجتماع، یعنی از کودک تا سالمند؛ یعنی از بیکار تا رییس؛ یعنی از تحصیل و بالندگی تا مرگ و میر.

نمی‌توان با نگاه محدود، از همه‌ی اجتماع توقع برخورد عام و بدون محدودیت را داشت. این مشکلی است که در عمده‌ی آثار سینمای اجتماعیِ فعلی دیده می‌شود و همین امر باعث شده که فیلم‌ها توفیق مناسبی از جانب تماشاگر یا اجتماع پیدا نکنند .

تاثیر سینما بر جامعه

بی گمان ارتقای سطح کیفی آثار سینمایی تاثیر بسزایی در رشد ابعاد فکری، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی و تجاری جامعه خواهد گذاشت.

ابعاد تاثیرگذاری سینما و دیگر تولیدات تصویری به لحاظ فرهنگی و اجتماعی و نقش آن ها در ترویج افکار، رفتار، ارزش ها و باورها در بین مخاطبان را می توان به نوعی با تعداد مخاطبان آن (چه مستقیم و چه غیرمستقیم) ارزیابی کرد.
در سینمای جهان فرم های روایتی متفاوت و مختلفی تجربه می شود و بیشتر تماشاگران از شیوه های روایت و قصه گویی فیلم ها لذت بیشتری می برند . برای قضاوت درباره یک فیلم نباید فقط به زمان حال محدود بود ، چراکه مخاطبان در سال های آینده هم همین فیلم را خواهند دید و قضاوت خواهند کرد و در نهایت از آن تاثیر می پذیرند و این تاثیر به تدریج در جامعه تسری می یابد.
البته متاسفانه سینما رفتن به علت های مختلفی در بین افراد جامعه کم رنگ شده است . در واقع لذت دیدن، خندیدن و گریستن جمعی را در سینما فراموش کرده ایم . چه بسا می توان گفت ویژگی اصلی سینما، ایجاد خودباوری در جمع برایمان خواهد بود به شرط آن که به نگاه اصیل سینما اعتقاد داشته باشیم . متاسفانه به دلیل بی توجهی به زیر ساخت ها و امکان جذب نشدن سرمایه در بخش سینما ، بسیاری از منابع و ذخایر فرهنگی، ادبی و تاریخی مان فراموش شده و بلااستفاده مانده است این در حالی است که برخی از کشورها دست به تولید آثاری غیراصیل و حتی مغرضانه علیه فرهنگ و تاریخ ایران زدند که فیلم «۳۰۰» سرآمد آن هاست . پس می توان به این نتیجه رسید که ضرورت توسعه سینمای ملی برای مقابله با ساخت این نوع تولیدات در شرایط فعلی بیش از پیش احساس می شود چرا که غفلت از آن تاثیر مخربی بر زیرساخت های فرهنگی و ادبی در بلند مدت خواهد گذاشت . تاثیر سریال های تلویزیونی بر مخاطب و تکرار بخشی از دیالوگ ها در بین مردم و انجام حرکات بازیگران آن نشان می دهد و ثابت می کند که باید چه قدر حساسیت نشان داد. در واقع بهترین گزینه برای شکل دهی آرمانی جامعه ، سینماست به شرطی که بتوانیم از ظرفیت آن به خوبی بهره ببریم. 
تاثیر انکارناپذیر هنر بر شکل‌گیری فرهنگ در هر جامعه‌ای، زوایای مختلفی دارد تا جایی که بسیاری از قدرت‌های جهانی سال‌هاست که سلاح‌های خود را در قلافی نگه‌داری می‌کنند که هنر آن را تزئین کرده است. 

واقعیت این است که سینما یکی از بزرگترین ابرقدرت‌های فرهنگسازی در دنیا محسوب می‌شود که تاثیر کوچکترین نمای ظاهر شده بر آن را به سرعت می‌توان در میان مردم کوچه و بازار دید . به همین خاطر استفاده از این دنیای مدرن و در عین حال لذتبخش، وسیله‌ای تازه برای نشان دادن فرهنگ‌ها و اندیشه‌هایی است که شاید به سختی بتوان با زبان روزمره بیان کرد .
در حاشیه برگزاری مراسم اسکار و کن ظاهر شدن، لیلا حاتمی بازیگر، با پوششی متفاوت که تلاش برای دست یافتن به پوششی که هم مجلسی باشد و هم با حجاب (که البته موفق بودن و رسیدن به چنین ایده‌آلی جای بحث دارد) بحثی را دوباره به میان کشید که شاید خیلی پیش از اینها باید در سطح مدیریتی و بازار مد و لباس به آن اندیشیده می‌شد اینکه سینما اساسا نقش مهمی در فرهنگ سازی پوشش در جامعه و مد ایفا می کند. 
طراحی لباس با در نظر گرفتن هویت فرهنگی و واقعیت‌های روزمره جامعه یکی از عواملی است که می‌تواند از طریق سینما به عنوان یک تریبون بین‌المللی به نمایش گذاشته شود. به طور حتم تاثیر دیدن یک بازیگر زن ایرانی در حالیکه بخشی از آیین و اصالت کشور خود را به تن داشته باشد، در محافلی چون مراسم « اسکار» که شخصیت‌های متفاوت با پوشش‌ها و فرهنگ‌های مختلف در آن حضور دارند، از جنبه‌های مختلف ، بسیار تاثیرگذار است . در این میانه باید دید که مسئولان برای پیوند دادن حوزه لباس با هنرمندان مختلف به خصوص در عرصه سینما چه تدابیری اندیشیده‌اند به طور حتم حرکت فعالان عرصه مد و لباس به همراه هنرهای بصری چون سینما شروعی تازه در فرهنگ و اصالت کشور خواهد بود.
نتیجه گیری : 
بدین ترتیب این سینما خواسته یا ناخواسته نتوانسته و نمی تواند تاثیر چندانی بر جامعه و فرهنگ ایرانی داشته باشد و حداکثر توانسته برخی از تحولات آن را منعکس کند . این سینما برای تاثیر بیشتر بسیاری از موارد غیر مجاز و تحریم شده خود را باید نقض کند که معلوم نیست نتیجه آن چه باشد . 
فرهنگ سینمایی آینده ایران حاصلی از برایند عناصر نمایشی غربی ، ایرانی و دینی خواهد بود که به خاطر حجم گسترده واردات فرهنگی عنصر غربی غلبه خواهد داشت . 
سینما با کل جامعه تاثیر و تاثر متقابل دارد یا می تواند داشته باشد . سیاستگذاریها طبیعتاً باید در جهت تسهیل این امر باشد . بیشتر مباحث منتقدان و جامعه شناسان متوجه به تاثیر سینما بر جامعه است و از طرف دوم این رابطه غفلت دارند . در بحث از سینمای جوامع و کشورها می توان رنگ و بو و مضامین فیلمها را بر اساس ویژگیها و ساختهای فرهنگی – اجتماعی آنان دنبال کرد . بدین ترتیب سینما را نمی توان منفک از وضعیت ادبیات ، موسیقی ، نمایش ، معماری و دگر هنرهای یک جامعه و نیز فلسفه علوم انسانی آن تبیین کرد  والسلام 
   

                                                               

نظرات 2 + ارسال نظر
سالمندان - خاطره سه‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 21:02 http://salmandha.blogsky.com

با عرض سلام و ادب خدمت شما دوست محترم. مطالب سایتتان بسیار جالب و خواندنی است. اخیراً وبلاگ دیگرم را با نام اجتماعی لینک کرده اید اول بسیار ممنون می شوم که در صورت امکان نام آن را به اجتماعی - خاطره تغییر دهید ثانیا بسیار مشتاقم که با وبلاگ دیگرم یعنی سالمندان - خاطره تبادل لینک داشته باشید در صورت تمایل مرا با این نام لینک کنید و نیز اطلاع دهید تا شما را هم لینک بکنم. بسیار سپاسگزارم

http://ejtemai.blogsky.com

مطالب وبلاگتا ن آموزنده است ولینکتان میکنم خداقوت

sara_hp جمعه 7 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 20:32 http://http://istgaheshadi1391.blogsky.com

زیباترین جمله ی پدر ژپتو به پینوکیو:

چوبی بمان،دنیای آدم ها سنگین است...!




istgaheshadi1391.blogsky.com
http://eshgh10.blogsky.com/
http://koyeasheghi.ibsblog.ir

دلا خوکن به تنهایی که ازتنهابلا خیزد ممنون ازلطفت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد