روابط عمومی وجامعه

روابط عمومی وجامعه

روابط عمومی وجامعه ایران
روابط عمومی وجامعه

روابط عمومی وجامعه

روابط عمومی وجامعه ایران

پراکندگی نژادهادرایران (بخش اول)

      بیشترین نژاد یا اقوام در ایران کدام هست؟ 

باید بگویم 60 درصد مردم ایران را پارسها تشکیل میدهند که اقوام آریائی مانند کردها وبرخی دیگر را جداگانه در آمار آورده ام که نشان از 

  

 درصد بالا ی آریائی نژاد بودن مردم ایران دارد . ودر مورد درآمیختگی نژادها وقتی بیشتر اقوام از روی چهره مشخص میشوند این نظریه که ایرانیان در طول حملات اقوام مختلف اصالت خود را از دست داده اند یک اشتباه بزرگ میباشد برای مثال برخی از طوایف ترک ساکن جنوب کشور ترکیب اسکلتی ویا استخوان بندی صورت ونشانهای دیگر کاملا مشخص میکند که وابسته به کدام نژاد هستند . ویا اینکه برای مثال در شهر فیروزآباد با توجه به در مسیر کوچ عشایر بودن ساکن شدن تعدادی از عشایر ترک در آن بعد از سال 57 وصلتهای نژادی بسیار کمی بین پارسها و دیگر اقوم صورت گرفته که با این نمیتوان قومی را ناخالص کرد و اگر با حمله اقوام بیگانه نژاد ویا قومی همانند ایرانیان با آن عظمت از بین بروند پس هیچ نژاد ی در این دنیا اصیل نیست . برای مثال ما نمیتوانیم ایل قشقائی را از یک قوم خاص ویا یک نژاد بدانیم زیرا به دلائل مختلف ودر طول زمان از اقوام ونژادهای مختلف برای دور ماندن از خطرات وحفظ خود به مرور کنار یکدیگر جمع شده اند و ایلی به این نام را تشکیل داده اند برخی طوایف آنها اصلیتی کردی دارند برخی لر هستند و برخی از قوم لک و یا طایفه ای که از موصل عراق به آن پیوسته با همین نام وبسیار موارد دیگر .... ودر مورد ایلات خمسه باید بگویم که اینها ایلات نیستند و پنج طایفه بزرگ در کنار هم با این نام مشخص شده(که روایاتی در این خصوص وجود دارد که با نقشه انگلیس این کار صورت گرفته) واینکه این پنج طایفه هیچ سنخیت نژادی با هم ندارند مثلاً طایفه نفر) کاملا ایرانی زبا ن اصلی آنها پارسی بوده همچنان که از چهره وترکیبشان کاملا مشخص است و به دلائلی که گفتم در کنار هم جمع شده و این ایل را شکل داده اند ویا طایفه بهارلو از لرها هستند ویا باصریها که اصالتشان ایرانی است از ورود نخستین آریائیان تا امروز درآمیختگی قومی با درجات گوناگون درایران ادامه داشته است. اسکندر در فتوحات خود سرداران و سپاهیان مقدونی و یونانی را به ازدواج با ایرانیان تشویق می کرد. هنگام حمله اعراب قبایل و طوایف بزرگ عرب به نواحی مختلف ایران کوچ کردند و رفته رفته درجمعیّت ایران جذب شدند. بعدها قبایل ترک در گروه های بزرگ عشایری به ایران هجوم آوردند. ترکان غَزنَوی و سَلجوقی بزرگترین دسته های این مهاجمان بودند. باحمله مغول و کشتار بی امان مردم، سرزمین های ویران و خالی را طوایف پُرجمعیّت زردپوست مغول وتاتار پُرکردند. پس از آن حکومت های ایران، به منظور پاسداری از مرزهای کشور، قبایل بیابان گرد را از نواحی دوردست به داخل ایران کوچ دادند. اُزبَک ها، بَربَرها، و ترکمان ها از این طریق به تدریج وارد ایران شدند. در اوایل توسعه قدرت صَفَوی نیروهای وفادار به شاه، که شاهسَوَن یا قِزَلباش خوانده می شدند، همگی از قبایل ترک بودند و سران ایشان بعدها حکم رانی سراسر ایران را به خود اختصاص دادند.  بدین ترتیب، آمیزش اقوام گوناگون از سویی و وضع جغرافیایی و آب و هوای مناطق گوناگون درمشخصّات ساکنان نواحی مختلف ایران بی تأثیر نبوده است. به عنوان نمونه، می توان اندام بلند و تنومند ایل نشینان مناطق زاگرُس را نام برد که آن ها را از ساکنان کناره های دریای خَزَر، که قدّی کوتاه و چهره و موی و چشم روشن دارند، متفاوت می کند. این خصوصیات درمورد نواحی جنوب کشور، از جمله خوزستان، نیز قابل توجّه است زیرا ساکنان این نواحی نیز برخی ویژگی های همسایگان از جمله اعراب را به خودگرفته اند. 

مردم امروز ایران را از نظر روش گذران زندگی می توان به دو دسته اصلی تقسیم کرد. مردم ساکن شهرها و مردم روستاها و ایلات. ایل کلمه ای است ترکی و از زمان مغول ها به فارسی راه یافته. ایل معمولاً به عشایر و قبایلی اطلاق می شود که در جستجوی چراگاه برای دام های خود در ایام سال تغییر جا می دهند. جامعه عشایری زمانی اکثریت جمعیّت ایران را تشکیل می داد. امّا عوامل گوناگون از جمله قدرت گیری حکومت های مرکزی به تدریج بر شمار ساکنان شهرها و روستاها افزوده است.  

براساس آمار سال 1364 ، در ایران 92 ایل بزرگ و 482 طایفه مستقل وجود داشته که هریک از آنها به واحدهای کوچک تری، که به نهاد خانواده می رسد تقسیم می شوند. ازسه ویژگی مهّم زندگی ایلیاتی یکی دام داری سنّتی است که اساس اقتصاد آن به شمارمی رود. دیگر، جا به جائی دائم یا رفتن به ییلاق و مناطق سردسیر در فصل گرما و بازگشت به قشلاق یانواحی گرمسیر در زمستان است. این جابه جایی به منظور بهره جویی ازپوشش گیاهی طبیعی و دسترسی به آب صورت می گیرد. کوچ نشینان نواحی البرز و دامنه های زاگرُس معمولاً کوچ عمودی دارند، یعنی ازدشت ها و جلگه ها به بلندی های کوهستانی سفر می کنند. درنواحی سیستان و بلوچستان که تفاوت بین نقاط پست و بلند از نظر گیاهی قابل توجّه نیست، کوچ درمسیرافقی صورت می گیرد. سوّمین ویژگی عشایر وابستگی اعضای آن به ساختار سیاسی و اجتماعی ایل است که بر اساس آن رییس یا خان یا ایلخان اختیار تصمیم گیری، داوری و قدرت اجرایی دستورات را یک جا دارد. این خود ازعوامل اساسی نیرومندی ایلات و توانایی آنها در سرنگونی و تأسیس حکومت ها در طول تاریخ بوده است. 




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد