روابط عمومی وجامعه

روابط عمومی وجامعه

روابط عمومی وجامعه ایران
روابط عمومی وجامعه

روابط عمومی وجامعه

روابط عمومی وجامعه ایران

بخش اول(هنردرروابط عمومی)

بانام ویادخداوبلاگ نویسی راشروع می کنم وامیدوارم که


 ازنظرات سازنده خودمرامحروم نسازیدچون اگریاری خداوشما



نباشدراه به جایی نخواهم برد  



                                                  بنام خداند جان آفرین


                                                      هنردرروابط عمومی



 هدف از این تحقیق آشنایی بیشتر دانشجویان مقطع کاردانی وکارشناسی روابط عمومی با محتوای دروس ارائه شده این رشته در دانشگاه ها است. امیدوارم با مساعدت و راهنمایی اساتید و دانشجویان محترم ،بتوانم خدمتی ارائه نمایم.

                          هنر در روابط عمومی

                                                                روابط عمومی و هنر

از روابط عمومی به عنوان هنر هشتم و دست آورد قرن بیستم یاد می کنند که علی رغم اینکه نسبت به سایر علوم اجتماعی علم جدیدی است اما توانسته رده های عالی علمی و آزمون و خطا را به سرعت طی نموده و در سازمانها و موسسات به عنوان وزنه ای  

 قوی و انکار ناپذیر جا باز کند و به جرئت می توان گفت امروزه هیچ موسسه یا سازمان بزرگ جهانی را نمی توان یافت که روابط عمومی نداشته باشد .

در ایران نیز دهها سال است که روابط عمومی با عناوین مختلفی در سازمانها و ادارات عموماً دولتی وجود داشته است. مطالعات نخستین واحد روابط عمومی در ایران توسط حمید نطقی در سال 1330در شرکت نفت آغاز و سپس این واحد در سال 1334 تحت عنوان دفتر مطبوعات و اطلاعات شرکت نفت ایران و انگلیس راه اندازی گردید.بدین ترتیب هر یک از موسسات و سازمانهای دولتی در ساختار کلی خود یک دفتر انتشارات و مطبوعات دایر کردند و کوشیدند از این طریق با مردم و ارباب رجوع ارتباط برقرار سازند. با همت دکتر حمید نطقی و یاران او در دهه 1340 یک مرکز دانشگاهی برای تربیت متخصص روابط عمومی در تهران دایر گردید. آئین نامه روابط عمومی به صورت مدرن در سال 1353 به پیشنهاد وزارت اطلاعات و جهانگردی به تصویب رسید که در آن ضمن لحاظ روابط عمومی برای هر وزارتخانه و موسسه دولتی بر نشر اخبار،امور تبلیغاتی،تنویر افکار عمومی و انتشار جوابیه های مطبوعاتی تصریح شد.

          پس از انقلاب سازمان های دولتی و موسسات خصوصی  کوچک و بزرگ به تدریج با فراز و نشیب هایی به اهمیت داشتن  واحدی به نام روابط عمومی در سیستم خود پی بردند. 

           یک روابط عمومی خوب آن است که در بیرون سازمان مدعی سازمان و در داخل سازمان مدعی مردم باشد. یکی از وظایف روابط عمومی سنجش افکار مردم نسبت به سازمان است روابط عمومی اگر بتواند بین سه ضلع سازمان ،مردم و رسانه ارتباط برقرار کند روابط عمومی اثربخش خواهد بود چرا که اساس کار روابط عمومی ایجاد تفاهم و اعتماد متقابل بین سه ضلع یاد شده است.روابط عمومی یعنی نفوذ در افکار عمومی. لازمه موفقیت روابط عمومی برقراری ارتباط با همگان و توجه به افکار مردم است. 

        در نگاه آسیب شناسانه به روابط عمومی در ایران به این نکته پی می بریم که این عضو حساس هنوز جایگاه و منزلت خود را نیافته است و افرادی که به عنوان کارشناس روابط عمومی در ادارات و سازمانها گمارده می شوند به دلیل نداشتن تحصیلات مرتبط با این رشته و نا آشنایی به وظایف روابط عمومی کارائی لازم را نداشته و باعث می شوند روابط عمومی به عضوی خنثی تبدیل شود. در بسیاری از ادارات دولتی روابط عمومی در محل مناسب استقرار نیافته و در معرض دید مخاطب یا ارباب رجوع قرار نگرفته است حتی بارها مشاهده شده که اتاق روابط عمومی یا بسته است یا اینکه مسئول آن در محل کارش حاضر نیست. 

           برخی گمان می کنند که کار روابط عمومی صرفا تبلیغات، انتشار اخبار، تهیه تراکت و پوستر و برگزاری مراسم های سازمانی است؛ اما به واقع کار و و ظیفه روابط عمومی فراگیر تر از این مواردی است که گفته شد. روابط عمومی می تواند با شناسائی کاستی ها و نارسائی های درون سازمانی ،حذف مقررات دست و پا گیر و کاغذ بازی های رایج اداری مدیران سازمان را یاری و مشاوره دهد. 

        دفاتر روابط عمومی باید همگام با عصر ارتباطات و تغییرات در علم و هنردر جهت تحول اساسی گام بردارند. روابط عمومی باید از درون گرایی به برون گرایی، اطلاع دهی به اطلاع یابی و دگرگونی مدل واکنشی به تعاملی تغییر رویه دهند تا با به کارگیری و تربیت نیروی انسانی حرفه ای به سمت جایگزینی ارتباطات متقارن و دوسویه همسنگ به جای ارتباط یک سویه اقناع و تبلیغ حرکت نمایند. 

  

رابطه بین روابط عمومی و هنر

        رضا امینی در کتاب روابط عمومی خود به واژه هنر تاکید میکند و مینویسد:«روابط عمومی،  هنر یا علم ایجاد تفاهم و حسن نیت متقابل است.»  

        علی اکبر دیباج که خود از اولین کارشناسان روابط عمومی علمی در ایران بوده،  در مقدمه کتاب روابط عمومی می نویسد: «میگویند مخترع آیینه و پایه گذار روابط عمومی در دنیا گمنام مانده اند.  کسی آنها را نمیشناسد. ولی نتیجه کار آنها از هر جهت با یکدیگر شبیه است.  مخترع آیینه چیزی در اختیار بشر گذاشت که بوسیله آن سیمای واقعی خود را می بیند و پایه گذار روابط عمومی هم وسیله و علمی را فراهم کرد تا افراد و دستگاهها بتوانند از یک طرف چهره خود را در آن بنگرند و از طرف دیگر بوسیله آن تصویر، عکس العمل جامعه را در برابر خود و یا موسسه خود مشاهده نمایند.» و همینجاست که ارتباط و شباهتهای هنرمند با کارشناس روابط عمومی و ارتباط بین مفاهیم هنر و روابط عمومی مطرح میشود. 

        در ارتباط تنگاتنگ واژههای هنر و روابط عمومی، سه شکل ملموس پدید می آید که میتوان در هر مورد بصورت جداگانه بحث و گفتگو کرد: هنر در روابط عمومی، روابط عمومی در هنر و هنر روابط عمومی. 

 2. هنر چیست

        تجربه بصری انسان نخست به خاطر یاد گیری ، فهم و واکنش او نسبت به محیط است . قدیمی ترین مطلب ضبط شده از انسان به صورت تصویر است و نزدیک به سی هزار سال پیش ترسیم شده است. گذشت زمان هنر را به دو گروه هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی تقسیم نموده است و در هر برهه ای از تاریخ دچار تغییر و دگرگونی گشته است، ولی مهمترین عامل جدا نگهداشتن آنها از یکدیگر جنبه مفید بودن و زیبا شناسی آنهاست. در هنرهایی چون نقاشی، معماری، مجسمه سازی، و صنایع دستی بیشتر به هنرهای زیبا نزدیک است؛ درحالیکه طراحی صنعتی ، گرافیک و عکاسی در زمره هنرهای کاربردی بشمار می روند . 

هنر چیست 

       کلمه ساده هنر غالبا به هنرهای تجسمی و بصری میگویند ولی هنر ادبیات و موسیقی(نوشتاری و شنیداری) را هم در بر میگیرد . هنر پوششی است برای آفرینش صور لذت بخش که این صور لذت بخش حس زیبایی را در ما بوجود می آورد . افلاطون هنر را نتیجه زندگی زمینی می داند . تولستوی هنر را بیدار کردن احساسات در ضمیر افراد تلقی می کند که هر انسانی آن را تجربه کرده است.

- دکتر مددپور در کتاب «تجلی حقیقت در ساحت هنر» ضمن تاکید به سابقه بسیار طولانی هنر و ریشه لفظ که به زبان اوستایی و سانسکریت برمیگردد مینویسد:شاعران و هنرمندان مقام خدایگان و قدیسان و انبیاء را برای مردم داشتند.ذات هنر تماماً یا در عبادت تبیین می یافت یا معنی بخش همه شئون حیات انسانی بود و در ادبیات قدیم،  هنر به معنی کمال و فضیلت تلقی میشد.

هنر مفهومی نسبی است و یک تعریف مطلق و واحد را برای آن نمی توان در نظر گرفت. به همین جهت تعاریف متعددی از زوایای متفاوت برای هنر شده است از جمله تعاریف زیر: 

1- هنر هر آنچه زیباست و به زیبایی مربوط می شود و زیبایی آن چیزی است که انسان از آن خوشش می آید و دوست دارد تکرار شود. 

2- هنر چیزی است که باعث پالایش و والایی و اعتلای روح انسان می شود . اخلاق گراها و افرادی که از عنوان هنر برای اجتماع دفاع می کنند حامی اصلی این نظریه هستند. اما دو اشکال به آن وارد است اول اینکه شاید آن چیزی که به عنوان اخلاق معرفی می شود واقعا اخلاق نباشد و دوم اینکه همه ی کاربرد موضوعات اخلاقی و اجتماعی در همه ی هنرها یکسان نیست. 

3- نسخه برداری ، کپی برداری و اقتباس از طبیعت را هنر می گویند. یعنی هر چیزی که در دنیا وجود دارد باید به تصویر کشیده شود ، اشکالی که به این تعریف وارد است اینست که واقعا نمی توان همه ی چیزهای موجود در طبیعت را به تصویر کشید. 

4- هنر بیان احساس و عواطف آدمی است که از طریق برداشت هایش از زندگی و جهان هستی بدست می آید. همین تعریف را می توان به این صورت نیز بیان داشت هنر فعالیتی است انسانی که یک فرد بطور آگاهانه احساسات خود را به دیگران منتقل میکند چنانکه دیگران نیز از آن احساسات متاثر می شوند . 

5- تعریف اصلی هنر می گوید که مجموعه ای از تعاریف بالا است یعنی هنر تلفیقی است از تمام آنها ولی همه ی آنها با هم نیست. 

  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد