روابط عمومی وجامعه

روابط عمومی وجامعه

روابط عمومی وجامعه ایران
روابط عمومی وجامعه

روابط عمومی وجامعه

روابط عمومی وجامعه ایران

پراکندگی نژادهادرایران(بخش سوم+++)

ترکمن  > این نام درقرن های نخست اسلامی به ترک هایی که از سوی آسیای مرکزی به سرزمین های ایرانی می آمدند اطلاق شده است. غُزها که در قرن پنجم هجری/یازدهم میلادی درخراسان فجایع بسیار کردند از آن جمله اند. ترکمن ها امروز  

 در شمال خراسان و مشرق مازندران سکونت دارند، به زبان ترکی سخن می گویند و سنّی مذهب اند. دامداری، کشاورزی، به خصوص پنبه کاری، درگنبدقابوس و دشت گرگان شغل اغلب آنهاست. تربیت بهترین اسب ها درهمین مناطق به وسیله ترکمن ها صورت می گیرد و مهمترین مسابقات اسب دوانی کشور بین ترکمن ها همه ساله برگزار می گردد. 

ترکمن ها ازحیث خصوصیات ظاهری با دیگر مردم ایران تفاوت های بارز دارند. طوایف عمده ترکمن عبارتند از: کوکَلان، یَموت و تکه. نواحی کوهستانی شرق دشت گرگان اطراف بُجنورد محل سکونت کوکَلان ها و دشت گرگان از آن یَموت هاست. طایفه تکه بیشتر در ترکمنستان سکونت دارند. امّا حدود یکصد خانوار از آن ها اطراف گنبدکاوس زندگی می کنند. 

طوایف ترکمن با حفظ خصوصیات قومی خود امروز از لحاظ تولید اقتصادی در زمره فعّال ترین مردم ایران اند. تهیه و بافت قالیچه های معروف ترکمن، کشت و برداشت و تصفیه و تجارت پنبه در واحدهای بزرگ، تربیت دام و پرورش اسب های مسابقه از مهم ترین مشغولیت های ترکمانان است. این طوایف در آداب و رسوم و موسیقی و رقص و جامه های رنگین و زیبا نیز پرآوازه اند.  

قشقایی ها> قشقایی هاکه یکی ازبزرگ ترین و مقتدرترین ایل های ایران را تشکیل می دهند در مسیری طولانی، بین سواحل خلیج فارس و اطراف اصفهان، در ییلاق و قشلاق سالانه هستند. درموردخاستگاه اصلی ایل قشقایی نظرها مختلف است. بعضی اصل آن ها را قبایل ترک خَلَج مید انند و بعضی دیگر آنان را به سرزمین های بین هند و سیستان نسبت می دهند. نظر بعضی دیگر آن است که قشقایی ها نخست درقفقاز می زیسته اند و از همین روست که یادگارهایی از آن دوران را در شیوه زندگی و هنرهای مختلف از موسیقی و رقص تا نقش های زیبای پوشش و فرش خود حفظ کرده اند. محل اصلی سکونت قشقایی ها و حوزه نفوذ و قدرت سیاسی محلی آنان درقرن های اخیر در اطراف شهر شیراز بوده است.  

شاهسَوَن ها> شاهسَوَن ها که در شمار ایلات ترک زبان ایران اند درشهرهای اَردَبیل، زَنجان و شمال فارس و شهر ساوه سکونت دارند. قشلاق آن ها دشت مُغان و ییلاق آن ها بین اَردَبیل و مشکین شهر به طرف کوه سَبَلان است. شاهسَوَن ها پیرو مذهب تشیّع اند و به لهجه ترکی آذری سخن می گویند و شامل تیره های گوناگون اند. ایلات شاهسَوَن از زمان صَفَویه به بعد در دوره های مختلف به وسیله فرمانروایان ازجایی به جای دیگر کوچ داده شده اند. دوتیره از شاهسون ها که امروز در ساوه ساکن اند یکی در زمان شاه عبّاس بزرگ از شیراز و دیگری، به احتمال زیاد در دوران نادرشاه افشار، از مُغان به این ناحیه کوچ کرده اند. در نیم قرن اخیر، دشت مُغان با فعالیت های گسترده کشاورزی مکانیزه محل سکونت قسمتی از ایل شاهسَوَن شده است. شاهسَوَن، یا دوستدار و فدایی شاه، نامی است که در زمان صَفِویه به سپاهیان قِزِلباش داده شد. درآغاز قِزِلباش به معنی سُرخسر نام گروهی از مریدان شیخ جُنَید صَفَوی از صوفیان به نام غرب ایران بود که با تعلیمات مذهبی شیخ برای جنگ و محاربه با دشمنان شیعیان و کُفّار آماده شده بودند. اینان همگی از طوایف مختلف ترکمن برگزیده شده و به چالاکی و خشونت بسیار در نبرد شهرت داشتند. وظیفه طوایف مختلف که در سپاهیان قزلباش گرد آمده بودند جهاد با کُفّار، ترویج مذهب شیعه دوازده امامی و پاسداری از سلطنت صَفَوی بود. آنان در راه مقاصد شاه که اورا مرشد کامل می دانستند فداکاری می کردند و در مقابله با دشمنان صَفَویان و مذهب تشیّع از هیچ خشونتی اِبا نداشتند. 

9 طایفه روملو، شاملو، اُستاجلو، تِکِّلو، ذوالقدر، قاجار، افشار، ورساق و صوفیان قراباغ درسپاهیان قزلباش وارد شده بودند. شاه اسماعیل صَفَوی پس از فتح هر ولایت غنائم و زمین ها را بین سران این طوایف که سرداران سپاه او بودند تقسیم می کرد و آنان را درهر ولایت باالقاب وعناوینی چون امیرالاُمرا، بیگ، بیگلربیگ، خان و سلطان به حکومت می گماشت. سپاهیان قِزِلباش نخستین بار در قرن نهم هجری/پانزدهم میلادی سلطان حیدر و پسر او شاه اسماعیل را در رسیدن به سلطنت یاری کردند. نخستین بار به دستور سلطان حیدر اینان تاج قِزِلباش بر سر گذاشتند تا از دیگر صوفیان ممتاز باشند. تاج قِزِلباش کلاه نمدین سرخ رنگی بود که نوکی بلند و ضخیم داشت. قسمت بالای کلاه به عدد دوازده امام، دوازده چین کوچک یا تَرَک می خورد. دورا دور کلاه سرخ دستاری سپید یا سبز از پشم یا ابریشم می پیچیدند که آن را به صورت عمامه بزرگی جلوه می داد و نوک سرخ بلند و دوازده تَرَک کلاه از میان عمامه بیرون می ماند. فتوحات شاه اسماعیل و گماشتن سران قِزِلباش به حکومت های محلّی به زودی سراسر ایران را در اختیار آنان قرار داد. نفوذ فوق العاده سران قِزِلباش که با حرص و آز درجمع مال و کسب قدرت همراه شده بود، عاقبت اوضاع را در هم ریخت. آنان ولیعهدِ شاه طهماسب را کُشتند و به میل خود دیگران را به قدرت رساندند و فراتر از این با دشمنان ایران برای حمله و تجاوز بر ولایات سرحدی هم داستان شدند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد